هفتگ
هفتگ

هفتگ

((غره مشو ز جاه مجازی به اعتبار))

از روزی که شروع کردم به مسافر کشی، بلا استثنا هر کسی پول نداشته رو سوار کرده و به مقصد رسونده ام اوایل روزی یه نفر میشد الان به دلایل اقتصادی شده روزی سه الی چهار نفر، چند شب پیش یه پیرمرد خوش مشرب تو یه مسیر طولانی مسافرم بود و شانسی دو نفر که پول نداشتند رو به مقصدشون رسوندم پیرمرد گفت تازه مسافر کش شدی گفتم تقریبا از اردیبهشت ماه گفت خیلی مراقب باش کسی که تومن به تومن از دست مردم پول میگیره خیلی زود تو مسایل اقتصادی بی رحم میشه تو که هفت ماهی هست تو این شغلی خیلی کارت درسته که بی رحم نشدی... 

بدون تعارف از تعریفش خیلی کیف کردم هرچند بوده مواردی که باعث بی اعتمادی بشه مثلا مسافری که دو هزار تومن کرایه نداشت اما گوشی اش که زنگ خورد اپل در آورد، یا مثلا کسی که هزار تومن نداشت اما وقتی گوشی اش زنگ خورد یه لیست بلند و بالا دریافت کرد که حدودا دویست تومنی میشد گفت الان میگیرم میام... این اتفاقات آدم رو مکدر میکنه اما تغییری بوجود نیاورده تو تصمیمم جهت رسوندن افرادی که میگن پول نداریم.

حرف اون پیرمرد منو به خودم غره کرده بود، همون شب ساعت یک نیمه شب بود از آزادی به سمت خونه میرفتم یکی دست بلند کرد گفت قلعه حسنخان خواست سوار شه گفت پول ندارم و شروع کرد به قصه گفتن که کارتم گم شده و... یه لحظه حس کردم داره دروغ میگه گفتم سوار نشو، حرکت کردم کمی که دور شدم گفتم نکنه راست میگفت دم فرودگاه پشیمون شدم دور زدم برگشتم دیدم نیست عین چی پشیمون شدم و به خودم کلی بد و بیراه گفتم تا فرداش اخلاقم سگی سگی بود...

حکومت مناعت طبع رو بدجور از مردم گرفته اما مهربونی و انسانیت رو نمیتونه...

نظرات 7 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 11 آذر 1397 ساعت 19:57

عذاب وجدان نداشته باش. تقصیر تو نبوده واقعا. گداهای حرفه‌ای از یه عده‌ی خاص به یه قشر خاص تبدیل شدن! آدم هر روز در موقعیتی قرار میگیره که میگه "نکنه اینیکی واقعا راست میگه؟"... نهایتا هم آخرش آدم یا شرمنده‌ی وجدانش میشه، یا شرمنده‌ی شعورش! خودِ من چندبار اینجوری سرم کلاه رفته و تصمیم گرفته بودم دیگه به اینایی که توو خیابون پول میخوان پول ندم، ولی باز چندوقت پیش به یکیشون پول دادم و حقیقتا هنوزم از خودم شاکیم! البته خب بدتر شدن اوضاع اقتصادی هم خیلی توو این دوگانگیهای عقلی-عاطفی تاثیر داره. اعتراف میکنم خودِ من اونزمون که اوضاعم کمی بهتر بود به آدمها خوشبینتر بودم!

کاملا درست میگی و حق با تو هست، شخصا ترجیح میدم شرمنده شعورم باشم تا وجدانم
میدونی که وجدان درد خیلی سخته کلا دهن آدم رو آسفالت میکنه...
والله با این روندی که میبینم اقشار مختلف گدایی براشون آسون شده و یا بهتره بگم عادت شده متاسفانه، و اینجاست که اون فقیران اقتصادی حقیقی آسیب میبینند

فانوسدار دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت 09:45

سلام
وقتی پول سخت و کم به دست می آید و سیل وار از دست می رود فردای سختتر و سیل های تندتری هم در راه است!ناگزیریم دایره ی حمایت و توجه را تنگتر کنیم !
اجتماع ما پر شده از ادم هایی که فقط می خواهند ازت بکنند !!!در اتاق سه نفره اداره ،من هر جور شده تعارف همکارها را رد می کنم امامعمولا کمتر از یک چهارم خوراکی هایی که در بیاورم سهم خودم میشه حتی ناهار !دیروز خیلی گرسنه بودم لقمه را برداشتم بردم بیرون جای دنجی در محوطه بخورم گاز اول را نزده ،سه تا کلاغ دورم نشستند باز همون یک چهارم سهمم شد!امان از وجدان که وقتی باشه کلاغ هم حریف قار قار درون میشه!!!

سلام
درست میگی، کاش این دست افراد اندکی عزت نفس و کمی شعور داشتند...آدمهایی که عادت دارن خوراکی هاشون رو با دیگران شریک بشن انسانهای با عشق و صفای باطنی هستن و دل بزرگی دارند آرزو میکنم تا همیشه سفره و جیبشون هم به بزرگی دلشون باشه

فرنوش دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت 13:13

یه متن خوندم در مورد اینکه دانش آموزان دبیرستانی در فرانسه مورد آزمایش قرار گرفتند برای سنجش تاثیر راحتی خیال بر میزان بخشندگی و بقیه خصایل نیک انسانی. در این آزمایش بدون اینکه جیره غذایی کم بشه اخبار و شایعاتی در مورد اینکه احتمال داره بزودی جیره کم بشه منتشر شد. و نتیجه ی آزمایش این بود که 75 درصد از دانش آموزان تغییر رویه دادن دیگه غذا تعارف نمیکردن. بدخلق شده بودن. دنبال زرنگی بودن و غیره...
این رو گفتم تا به دو نکته اشاره کنم:
1. اخبار و شایعات و زیاد گفتن و شنیدن از بدی وضع اقتصاد باعث تشنج و بدرفتاری های ناشی از اون میشه.
2. 25 درصد از نمونه ی آزمایشی تغییر رویه ندادن. یعنی انشان میتونه در معرض چنین شایعات یا حتی واقعیاتی قرار بگیره ولی قوی عمل کنه.
و کلام آخر اینکه نه احمق باشیم و گول ظاهرسازها رو بخوریم نه ادعای زرنگی بیش از حد داشته باشیم و از هر کمکی به این بهانه که من فهمیدم اینا همه ش فیلمه رویگردان بشیم.

اون آزمایش که قبلا مفصل هم راجع بهش نوشتم خیلی چیزها رو در مورد شرایط سخت توضیح میده و شما هم درست اشاره کردی، اما در مورد کلام آخرتون شناخت مرز باریکش کار واقعا مشکل و سختی هست

تیراژه دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت 17:11

فکر کنم متنی که فرنوش اشاره داره رو همینجا خودت نوشته بودی

بله درست میگی
http://www.7tag.blogsky.com/1397/03/22/post-837/%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%A8%DA%AF%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7%D8%9F

ملیحه دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت 20:39

روزگارسختیست وجدان آدم این روزها خیلی زیر سئوال می ره کمک کنی خودت میمونی کمکم نکنی با عذاب وجدان طرفی چند وقت پیش زنگ خون
مونو زدن رفتم باز کردم یه نوجوان بود سرش پایین بود گفت من دو کوچه بالا تر میشینم شرمنده مزاحم شدم ولی مادرم خواهر مو برده دکتر میخوان پاشو عمل کنه پدرم هم فوت کرده الان میخوام برم نون بگیرم دستم خالیه اگه میشه یه مقدار پول بهم بدین براتون پس میارم بهش گفتم شرمنده الان پول خونه ندارم ولی صبر کن برم برات یه مقدار خواراکی ونون بیارم هیچی نگفت من رفتم از خونه یه مقدار خوراکی آوردم گرفت و رفت خیلی حالم بد شد چادر سر کردم بدو رفتم دنبالش دیدم نونی که بهش دادم پرت کردتو کوچه ورفت منم دنبالش رفتم تا درخونشون وقتی رفت تو خونه از همسایشون پرسیدم که خواهرش مریضه گفت نه گفتم وضع مالیشون خوبه گفت ازما که بهتره خدا میدونه چه حالی داشتم برا اون جوون حالا یا معتاد بود یا هر چی نمیدونم فقط اعتماد منو قلقلک داد
خیلی متن قشنگی فانوسدار نوشتن امان از وجدان

عجب اتفاق تلخ و ناراحت کننده یی، چه بر سر انسان آورده اند این نامردمان که اهالی سرزمینی که مناعت طبع غرور جزو بارزترین خصیصه هایشان بود اینگونه به حضیض درآمده اند...

Zari شنبه 24 آذر 1397 ساعت 20:03

ایکاش بهشون میگفتید شما که پول کرایه ندارید چطور همچین لیست بلندبالایی را میخواهید بخرید؟

اصولا سعی کرده و میکنم عزت نفس دیگران رو حفظ کنم

باغبان یکشنبه 9 دی 1397 ساعت 09:16

مناعت طبع و عزت نفس چیزایی بود که مادربزرگ طاهره همیشه توی دعاهاش از خدا میخواست.
یعنی خیلی راحت میگن میخوایم بریم فلان جا ولی پول کرایه نداریم؟!!!چه راحت!!
عاغا من ده سال پیش که بلیط اتوبوسا صد تومن بود یه بار امتحان داشتم فقط یه صدتومنی پیشم بود عابربانک هم اون نزدیکیا نبود توی کوچه یه لحظه نگا کردم دیدم صدتومنم نیست میخواستم قید امتحانو بزنم برگردم خوابگاه که دیدم صد تومنم یه ذره اونورتر افتاده زمین! یعنی واقعا نمیدونستم وقتی پول ندارم چیکار باید بکنم الان یاد گرفتم:)

حرف و نظر مادربزرگ ها سالهاست کمرنگ شده و شرایط اونی شده که شاهدیم...
شما به اصول تربیتی درستی پایبند بودید و باید گفت آفرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد