هفتگ
هفتگ

هفتگ

این بهار از اون بهارا شد

اواخر زمستان که شد، دلم گرفت. برای سوزهای سرد و برای احتمال هوای برفی و حال و هوای خنک زمستان. برای با اشتیاق دنبال کردن دانه های سفید برف، برای محکم فشار دادن دستهایم در جیب کاپشن، برای شال گردن و دستکش... برای همه چیزهایی که سرما و خنکی با خودش به همراه دارد... برای من گرمایی، تمام شدن زمستان یعنی خداحافظ آرامش... یعنی دست و پنجه گرم کردن با آفتاب مستقیم و چشم چرخاندن به دنبال یک تکه ابر و شتافتن به سمت گرما... اما بهار... بهار امسال، گل کاشت. خوب شروع شد و خوب ادامه داد. به من، به من گرمایی کم صبر فهماند که باید صبور بود. باید منتظر شد. حتی اگر از سی تا بهاری که از عمرم گذشته به تعداد انگشت های دست به این دل انگیزی بوده باشن باز هم باید شانس ابراز وجود داد... 


برگ بیستم / بیست ترین روزهای بهار نود و پنج

نظرات 4 + ارسال نظر
پریسا چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 21:46 http://parisabz.blogsky.com

تو شیراز هم امسال بهارش خیلی بهاره، حیف که ما این روزا بوی بهار رو تو بیمارستان لعنتی استشمام میکنیم... دلت گرم و روزهات پر از خوبی.

ارش پیرزاده پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 12:54

عباس پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 13:40

خوبه که حالتون خوبه

تیراژه پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 22:32

اصلا دوست ندارم این بهار زیبا بگذره به روزهای داغ برسیم . کاش میشد حبسش کرد در نوشتن و عکس، در شیشه ی کوچکی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد